چلهی داستان . . تصمیم گرفتیم در این روزهایی که خواسته و ناخواسته باید در خانه بمانیم، به مدت چهل شب، هر شب یک داستان کوتاه، یک روایت و یا یک سفرنامه را بخوانیم و با شما به اشتراک بذاریم.
…
continue reading
چلهی داستان شب سی و پنجم : خرچنگ (قسمت دوم) . "گربه های آدم خوار" نوشتهی هاروکی موراکامی مجموعهای مشتمل بر شش داستان است، که همگی در یک عنصر مشترکاند؛ «بومی و در عین حال، جهانی بودن».
…
continue reading
چلهی داستان شب سی و چهارم : خرچنگ (قسمت اول) . "گربه های آدم خوار" نوشتهی هاروکی موراکامی مجموعهای مشتمل بر شش داستان است، که همگی در یک عنصر مشترکاند؛ «بومی و در عین حال، جهانی بودن». https://www.instagram.com/p/B_LCjQ-A8dC/
…
continue reading
چلهی داستان شب سی و سوم : تا حالا عکاس کشتهای ؟ . کتاب کبریت کم خطر گزیده داستان و نثر طنز بعد از انقلاب به انتخاب علیرضا لبش میباشد. . این کتاب بدون جهت گیری و پیش فرض همه کسانی که در حوزه نثر و داستان طنز کار کردهاند گرد هم آمدهاند و اگر به اسامی افراد توجه شود، میبینید که آدمهایی که هیچگاه در دنیای حقیقی در یک قاب تصویر نمیتوانید با ه…
…
continue reading
چلهی داستان شب سی و دوم : کافه اروپا . . این کتاب مقالات دراکولیچ را که بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ در روزنامهها و نشریات مختلف منتشر شده، دربردارد. همهی مقالات کتاب موضوع زندگی در کشورهای اروپای شرقی پس از فروپاشی شوروی و انحلال حکومتهای کمونیستی بلوک شرق را بررسی میکند و نویسنده با بیانی ساده و صمیمی به واکاوی موضوعاتی میپردازد که مخاطب می…
…
continue reading
. چلهی داستان . . شب اول : بخشی از سفرنامه شیر و خورشید . . از امشب به مدت چهل شب، هر شب یک داستان کوتاه، یک روایت و یا یک سفرنامه را میخوانیم و با شما به اشتراک میذاریم . . شما هم اگر داستان کوتاه، سفرنامه و یا روایتی را خواندید و دوست داشتید برای ما بفرستید. . .https://www.instagram.com/p/B92TtJfAjZJ/…
…
continue reading
چلهی داستان شب سی و یکم : گزارش به خاک یونان . وقتی که آدم با نزاکت و سربهزیری در جامعهای آشفته، غیراخلاقی و سر به هوا بُر میخورد، وقتی که هیچ کسی را اعم از زن یا مرد به اتاقش راه نمیدهد نقض قانون میکند... https://www.instagram.com/p/B_DIJT0AvWv/
…
continue reading
چلهی داستان . شب سیام : اقدام خواهد شد (هاینریش بُل-قسمت دوم) . فوراً اقدام کنید، اقدامی بکنید، باید اقدامی بکنیم، اقدام خواهد شد، اقدام شده، باید اقدام بشود... www.instagram.com/p/B_AmgoZgJUq/
…
continue reading
چلهی داستان شب بیستم و نهم : اقدام خواهد شد (هاینریش بُل) . فوراً اقدام کنید، اقدامی بکنید، باید اقدامی بکنیم، اقدام خواهد شد، اقدام شده، باید اقدام بشود... www.instagram.com/p/B--JWsugdNy/
…
continue reading
چلهی داستان . شب بیستم و هشتم : چگونه نویسنده بزرگی شوید (بخشی از کتاب کافه خنده نوشتهی علیرضا لبش) . . علیرضا لبش که برخی او را یکی از پدیدههای طنز در سالهای اخیر میدانند، مثل کارهای قبلیاش نگاهی به قصهها و باورهای مردم و رخدادهای روزمره اجتماعی ـ سیاسی دارد و تلاش میکند روایتی نوپردازانه از داستانهایی به مخاطبش ارائه دهد که نسبت به آن ذ…
…
continue reading
بیست و پنجم فروردین بزرگداشت عطار نیشابوری . همی هر کس که اینجا خاک تر بود یقین میدان که آنجا پاکتر بود چو مردان خویشتن را خاک کردند بمردی جان و تن را پاک کردند سرافرازان این ره زان بلندند که کلّی سرکشی از سرفگندند . پ.ن : عطار نیشابوری با نام کامل فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری مشهور به شیخ عطار نیشابوری یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلندنا…
…
continue reading
چلهی داستان شب بیستم و هفتم : گلستان (بخشی از کتاب حدیث نفس نوشتهی حسن کامشاد) . . حسن کامشاد پژوهشگر ادبی و مترجم، در سال ۱۳۰۴ در شهر اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات اولیه را در دبییرستان ادب اصفهان گذراند و در دانشگاه تهران کارشناسی حقوق گرفت. پس از فارغ التحصیلی به جنوب رفت و در شرکت نفت مشغول به کار شد. . پس از آن، مدتی به دعوت دانشگاه کمبریج به …
…
continue reading
چلهی داستان شب بیستم و ششم : جمشید . کتاب " بهترین قصههای شاهنامه" به صورت داستانوار و با زبانی روان به روایت زندگی رستم از تولد تا مرگ میپردازد. . حکیم ابوالقاسم فردوسی با سرودن شاهنامه زبان پارسی را زنده و مانا کرد و از آنجایی که شاهنامه، شناسنامه همه قومها، نژادها و مذهبهایی است که از هزاران سال پیش در ایران زندگی کردهاند، هر ایرانی باید …
…
continue reading
چلهی داستان شب بیستم و پنجم : اگر حافظه یاری کند (نوشتهی جوزف برودسکی) . . آدم همان است که از او در یادها مانده. آنچه زندگی مینامیم نهایتاً چهل تکهای از خاطرات دیگران است که با مرگمان از هم شکافته میشود و به دست هر کس فقط بخشی از تکههای اتفاقی و از هم گسیختهاش میرسد... www.instagram.com/p/B-z34t3AJ69/…
…
continue reading
چلهی داستان شب بیستم و چهارم : مادرم نمیگوید این ها را بنویس خودم مینویسم (نوشتهی پوریا عالمی) . . از تو همین مانده برای من. یه عکس یادگاری، که همان دم که از عکاس باشی درکه گرفتیم، کهنه بود... . https://www.instagram.com/p/B-xetvGg18O/
…
continue reading
چلهی داستان شب بیستم و سوم : سهشنبهها با موری (بخشی از کتاب "سهشنبهها با موری نوشتهی میچ آلبوم) . . سهشنبهها با موری تاریخنگاری اعجابانگیز لحظاتی است که این دو مرد (میچ و مرشدش) با یکدیگر صرف کردند و میچ از طریق این کتاب، هدیه ماندگار موری را با جهان سهیم شده است. . سهشنبهها با موری در سی و چهار کشور و به سی زبان ترجمه شده و به چاپ رسید…
…
continue reading
چلهی داستان شب بیستم و دوم : رقابت گاراژدارها (بخشی از کتاب شازده حمام نوشتهی محمدحسین پاپلییزدی) . . «شازده حمام»، روایت خاطرات شیرین و خواندنی دوران کودکی محمدحسین پاپلییزدی در محلهای فقیرنشین در شهر یزد است که در دو جلد منتشر شده است. او در این کتاب گوشهای از اوضاع اجتماعی شهر یزد را در دههی سی توصیف میکند. . پاپلی دانشآموختهی جغرافیا…
…
continue reading
چلهی داستان شب بیستم و یکم : در جستوجوی شانگریلا (نوشتهی مهدی فاضلبیگی) . . شانگریلا واژهای سانسکریت و به معنای سرزمین آرامش و سکوت است.در بسیاری از افسانهها و متون مذهبی مردم هیمالیا از شانگریلا یاد شده؛ شهری که برای دفاع از مردمش در برابر حملهی اهریمن، برای همیشه در گوشهای از هیمالیا از نظرها پنهان شده است. . گرچه شاید شانگریلا شهری …
…
continue reading
چلهی داستان شب بیستم : ز ذ (برگرفته از کتاب آدمها نوشتهی احمد غلامی) . ما تصمیم گرفتیم در این روزهایی که خواسته و ناخواسته باید در خانه بمانیم، به مدت چهل شب، هر شب یک داستان کوتاه، یک روایت و یا یک سفرنامه را بخوانیم و با شما به اشتراک بذاریم. www.instagram.com/p/B-nAKK9g3jZ/
…
continue reading
چلهی داستان شب نوزدهم : کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم . . دربارهی حکومتهای کمونیستیِ اروپای شرقی – مجارستان، لهستان، چکسلواکی، بلغارستان و آلمان شرقی – کتابها و مقالات زیادی نوشته شده است، اما کمتر کتابی وجود دارد که به زندگی زنان در این دوره پرداخته باشد. ولی این کتاب تماما درباره زنان است. درباره سختیها و رنجهایی که سیستم کمونیستی به…
…
continue reading
چلهی داستان شب هجدهم : عشق و اندوه (بخشی از کتاب عکاسی، بالنسواری، عشق و اندوه نوشتهی جولین بارنز) . . جولین بارنز در اغلب آثارش مرزهای مرسوم گونههای ادبی را نادیده گرفته است. کتاب عکاسی، بالونسواری، عشق و اندوه نیز به همین ترتیب، ترکیبی است از تاریخ و جستار خلاقانه و خودزندگینامهٔ داستانی که به شکل نوشتهای گیرا در باب عشق و اندوه درآمده است…
…
continue reading
چلهی داستان شب هفدهم : کازابلانکا (بخشی از سفرنامهی چای نعنا نوشتهی منصور ضابطیان) . . مراکش دروازه آفریقاست و نزدیکترین کشور آفریقایی به اروپا، مراکش زمانی مرا وسوسه کرد که در جنوب اسپانیا فیلم میساختم و وقتی درکوچه پس کوچههای گرانادا قدم میزدم،احساسی از خویشاوندی با مردم آن منطقه داشتم. . ایرانیها مراکش را چندان نمیشناسند.در همهی این س…
…
continue reading
چلهی داستان شب شانزدهم : برف (آن بیتی) . . آن بیتی (۱۹۴۷) داستاننویس مطرح آمریکایی، هم داستان کوتاهنویسی است تاثیرگذار و هم رمانهایش توانستهاند او را به یکی از نمادهای ادبیات چند دههی گذشتهی آمریکا تبدیل کنند. . بیتی که تاکنون جوایز فراوانی از جمله جایزهی (پن مالامود) را از آن خود کرده، یکی از داستاننویسانی است که تبحر ویژهای در احضار خ…
…
continue reading
چلهی داستان . . شب چهاردهم : "چشمهای دکمهای من" از مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویدهاند، نوشتهی بیژن نجدی . . «کتاب یوزپلنگانی که با من دویدهاند»، داستان بلند یا رمان نیست. این کتاب ۱۰ داستان کوتاه یا همان داستانک را در خود جای داده است. داستانهای کوتاهی که با خواندنشان، انگار به تماشای فیلمهای کوتاه چند دقیقهای نشستهاید. چون با خو…
…
continue reading
چلهی داستان شب سیزدهم : نامه به یک گروگان . اگر هنوز مبارزه میکنم، کمی هم به خاطر تو است. به تو نیاز دارم تا به شکوفایی این لبخند یقین کنم. نیاز دارم برای زندگی کمکت کنم. میبینمت چه قدر ضعیف شدهای، چه اندازه مورد تهدید هستی، پنجاه سال عمرت را به دنبال خودت یدک میکشی تا یک روز دیگر زنده باشی. . تو که با تمام وجودت فرانسوی هستی، به طور مضاعف در…
…
continue reading
چلهی داستان شب دوازدهم : قابهای خالی . ما تصمیم گرفتیم در این روزهایی که خواسته و ناخواسته باید در خانه بمانیم، به مدت چهلشب، هر شب یک داستان کوتاه، یک روایت و یا یک سفرنامه را بخوانیم و با شما به اشتراک بگذاریم. www.instagram.com/p/B-ScjH8AZVV/
…
continue reading
چلهی داستان شب یازدهم : به دنبال فلک . . صمد بهرنگی زادهی دوم تیر ۱۳۱۸ در تبریز و درگذشتهی نهم شهریور ۱۳۴۷ در ارسباران است. او آموزگار، منتقد اجتماعی، داستان نویس، مترجم، و پژوهشگر فولکلور آذربایجانی بود. www.instagram.com/p/B-P3HLRALgX/
…
continue reading
چلهی داستان شب دهم : بورخس و من . . خورخه لوئیس بورخس متولد ۱۸۹۹ در بوئنوس آیرس پایتخت آرژانتین، نویسنده داستانهای کوتاه، شاعر، منتقد و مترجم بود. . ریکاردو پیگلا یکی از برجسته ترین منتقدان ادبی آرژانتین معتقد است که دنیای داستانی بورخس اساس و ایده داستان نویسی را متحول کرده است. . ولی آثار او دیر شناخته شد. او در سال ۱۹۶۱ همراه با ساموئل بکت جای…
…
continue reading
چلهی داستان شب نهم : صد هزار مرتبه شکر که زندهایم.(عزیز نسین) . عزیز نسین بیتردید مشهورترین طنزنویس غیرایرانی است برای مخاطبان ایرانی. . طنز عزیز نسین به شدت اجتماعی و رادیکال است. او در عمر هشتاد سالهاش بیش از صد عنوان کتاب نوشت، جامعه ترکیه روزگارش به خصوص در دهههای بعد مرگ آتاتورک موضوع اصلی او بودند. . مشیِ انتقادیاش و حمله مداومش به بورو…
…
continue reading
چلهی داستان شب هشتم : پایان خوش . اتوود سال ۲۰۰۰ پس از سه بار راه یافتن به مرحله نهایی نامزدی «من بوکر»، با رمان «آدمکش کور» موفق به کسب این جایزه مهم شد. . این شاعر، داستاننویس و نویسنده آثار کودک، اکنون یکی از سرشناسترین نویسندگان و منتقدان ادبی کاناداست و جایزههای معتبر ادبی فراوانی را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است. www.instagram.com/p/B-…
…
continue reading
چلهی داستان . شب هفتم: نامهی پنجم از چهلنامهی کوتاه به همسرم نوشتهی نادر ابراهیمی . من و تو ، شاید از همان آغاز دانستیم که سخن گفتن مداوم -و حتی دردمندانه- در باب یک مشکل، کاری ست به مراتب انسانی تر از سکوت کردن درباره آن... . www.instagram.com/p/B-FiUemg_XU/
…
continue reading
چلهی داستان شب ششم: خوش خنده . بل در مصاحبه ای در ۱۹۶۷ میگوید: نویسندگانی هستند که انگیزهی اصلی آنها برای نوشتن، مسائل سیاسی است. اما در مورد من این طور نبود. من به این نتیجه رسیدهام که چیزهایی که از بیرون بر زندگی انسان تأثیر میگذارند، او را چندان تغییر نمیدهند. بیشتر آنها واقعاً در درجهی دوم اهمیت قرار دارند... www.instagram.com/p/B-C_…
…
continue reading
چلهی داستان شب پنجم : کاندیدای ریاستجمهوری . من کمابیش تصمیم خودم را گرفتهام. میخواهم کاندیدای ریاست جمهوری بشوم. کشور من به کاندیدی احتیاج دارد که نیازی به تحقیق دربارهی گذشتهی او نباشد و دشمنان حزب هم قادر نباشند، هر چقدر هم که بگردند، بتوانند موضوعی را علیه او پیدا کنند که قبلا کسی دربارهی آن اطلاعی نداشته باشد... . www.instagram.com/p/B-…
…
continue reading
چلهی داستان شب چهارم: سفرنامهی پاریس علیخان ظهیرالدوله، بخشی از کتاب " پاریس از دور نمایان شد" . اولین مواجههی ظهیرالدوله با آسانسور ! * "اکسپوزیسیون" به معنای نمایشگاه است. www.instagram.com/p/B9-Epdggvl8/
…
continue reading
چلهی داستان شب سوم : روایت نوروز . بهار، سه بهار است: بهارِ تن و بهارِ دل و بهارِ جان. بهارِ تن، ادب است و بهارِ دل، وفاست، بهار جان، بقاست. . بهار جانتان سبز و مانا www.instagram.com/p/B97XrkWAE2z/
…
continue reading
چلهی داستان شب دوم : حتی وقتی میخندیم . ما قصد داریم در "چلهی داستان" هر شب یک داستان کوتاه، یک روایت و یا یک سفرنامه را بخوانیم و با شما به اشتراک بذاریم. . شما هم اگر داستان کوتاه، سفرنامه و یا روایتی را خواندید و دوست داشتید برای ما بفرستید. https://www.instagram.com/p/B941wjwgovF/
…
continue reading